واگویه های ذهن خاک خورده ما ...

غم در دل تنگ من از آن است که نیست ٬ یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

واگویه های ذهن خاک خورده ما ...

غم در دل تنگ من از آن است که نیست ٬ یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

من ٬ ابهام ٬ رخوت و ...

 

 

گاهی ذهنت دچار رخوت می شود،

 

‌هرچه سعی می کنی تراوشی از ذهن ساکنت به وجود آید،‌

 

بی فایده است.

 

 

چاره ای جز این نیست که صبوری کنی تا ایام بی باری به سر آید

 

 و دوباره قلم در دست گیری و بنویسی.

 

تخیل سیال،‌

 

وقتی جمود پیدا می کند،

 

 انگار اسیر شده ای در زندان.

 

کلیدش را نمی دانی کجا نهاده ای.

 

تصور می کنی پنجره ای را رو به سمت بیرون،‌

 

ولی پشت پنجره خالی است.

 

 هیچ تصویری در آن قاب نمی شود

 

و تو حسرت می خوری که هیچ راه فراری نیست

 

برای گذشتن از این دیوار.

 

 

ای کاش همیشه پشت دیوار،‌

 

تصویر نور بود و آسمان پر طراوت.

 

ولی این روزها که بر من می گذرد‌،

 

در ابهام غوطه ورم،

 

‌در جمود خیال.

 

 دلکنده از هرچه آلایش.

 

 نهاده قلب بر کف.

 

در انتظار عبور از دیوار.

 

روحم را پالایش می کنم.‌

 

 

 

 

 

 

:: کوچ بنفشه ها ::

 

 

در روزهای آخر اسفند،


کوچ بنفشه های مهاجر،


زیباست.


در نیم روز روشن اسفند،


وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد،


در اطلس شمیم بهاران،


با خاک و ریشه


- میهن سیارشان -


در جعبه های کوچک چوبی،


در گوشهء خیابان، می آورند:


جوی هزار زمزمه در من،


می جوشد:


ای کاش ...


ای کاش آدمی وطنش را


مثل بنفشه


(در جعبه های خاک)


یک روز می توانست،


همراه خویشتن ببرد هر کجا خواست،


در روشنای باران،


در آفتاب پاک.

 


 

حرفی بزن...

 

حرفی بزن  

حرفی بزن !

 

تا هر اندازه دلتنگی ات٬ صبوری دارم

 

پرده پوشی؟!

 

آن هم رو در روی آینه؟

 

تردید؟!

 

آن هم در آستانه پرستو ؟

 

اینجا ٬ در این واپسین  لحظه های نفس گیر

 

دیگر نقل آشنا و غریبه نیست

 

وقتی دور از چشم هم عاشق شویم

 

دیگر چه فرقی می کند که آینه هم دروغ بگوید

 

حرفی بزن !

 

بی گریه می توان گذشت ... اما بی گفت و گو ...

 

من دیگر باور کرده ام

 

که هر کس ٬ تنها به اندازه دستهایش

 

می تواند دریا را با خود ببرد...

 

هر کس٬  تنها به اندازه چشمهایش

 

می تواند آسمان را پنهان کند...

 

و هر کس ٬ تنها به اندازه تنهایی اش

 

می تواند عاشق شود ...